زمان تقریبی مطالعه: 24 دقیقه
 

مؤمنان در غزوه احد (قرآن)





مؤمنان به همراه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در غزوه احد شرکت کردند. در این مقاله آیات مرتبط با حضور مؤمنان درغزوه احد معرفی و بررسی می‌شوند.

فهرست مندرجات

۱ - استقامت مؤمنان در غزوه احد
۲ - تقواپیشگی مؤمنان در غزوه احد
۳ - امتحان مؤمنان در غزوه احد
       ۳.۱ - جداسازی مؤمنان از منافقان
       ۳.۲ - امتحان مؤمنان
۴ - انگیزه مؤمنان در غزوه احد
۵ - بشارت به مؤمنان در غزوه احد
۶ - پاداش مؤمنان در غزوه احد
۷ - حالات مؤمنان در غزوه احد
       ۷.۱ - اضطراب‌
       ۷.۲ - اندوه‌
              ۷.۲.۱ - شکست در احد
              ۷.۲.۲ - شهادت یاران
       ۷.۳ - پنهانکاری‌
       ۷.۴ - ترس از مرگ‌
       ۷.۵ - ضعف‌
       ۷.۶ - گمان باطل‌
              ۷.۶.۱ - برتری یافتن مشرکان
              ۷.۶.۲ - خیانت پیامبر در غنایم
              ۷.۶.۳ - گمان درباره خدا
۸ - روحیّه مؤمنان در غزوه احد
       ۸.۱ - تزلزل روحیه
       ۸.۲ - تقویت روحیه
       ۸.۳ - دلجویی پیامبر اسلام
۹ - سرزنش مؤمنان در غزوه احد
       ۹.۱ - یأس از امدادهای غیبی
       ۹.۲ - سستی مؤمنان شهادت‌طلب
       ۹.۳ - سستی در غزوه بدر
۱۰ - شهادت‌طلبی مؤمنان در غزوه احد
       ۱۰.۱ - علت شهاد‌طلبی مؤمنان
۱۱ - فضایل مؤمنان در غزوه احد
       ۱۱.۱ - آمادگی برای جهاد
       ۱۱.۲ - ازدیاد ایمان‌
       ۱۱.۳ - اطاعت خالصانه‌
       ۱۱.۴ - توکل بر خدا
۱۲ - وعده به مؤمنان در غزوه احد
       ۱۲.۱ - تحقق وعده الهی
۱۳ - پانویس
۱۴ - منبع

۱ - استقامت مؤمنان در غزوه احد



پايدارى و استقامت عدّه‌اى از مؤمنان در جنگ احد:
«وما محمّد إلّارسول قد خلت من قبله الرّسل أفإين مّات أو قتل انقلبتم على‌ أعقبكم ومن ينقلب على‌ عقبيه فلن يضرّ اللّه شيا وسيجزى اللّه الشَّكرين؛محمد صلي‌اللّه‌عليه‌وآله فقط فرستاده خدا بود و پيش از او فرستادگان ديگري نيز بودند، آيا اگر او بميرد و يا كشته شود شما به عقب بر مي‌گرديد؟ (و با مرگ او اسلام را رها كرده به دوران كفر و بت پرستي بازگشت خواهيد كرد) و هر كس به عقب بازگردد هرگز ضرري به خدا نمي‌زند و به زودي خداوند شاكران (و استقامت كنندگان) را پاداش خواهد داد.»
از عبارت «و من ينقلب ... و سيجزى اللَّه الشّاكرين» مى‌توان استفاده كرد كه عدّه‌اى از اصحاب و ياران پيامبر با وجود همه سختى‌ها و شكست و شایعه قتل پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله همچنان استقامت ورزيدند.

۲ - تقواپیشگی مؤمنان در غزوه احد



دستور خداوند به تقواپیشگی مؤمنان در جنگ احد:
«ولقد نصركم اللّه‌ببدر وأنتم أذلّة فاتّقوا اللّه لعلّكم تشكرون؛خداوند شما را در بدر ياري كرد (و بر دشمنان خطرناك پيروز شديد) در حالي كه شما (نسبت به آنها) ناتوان بوديد پس از خدا بپرهيزيد (و در برابر دشمن مخالفت فرمان پيامبر نكنيد) تا شكر نعمت او را بجا آورده باشيد.»
«فاتّقواللَّه» (در ثبات با رسول خداوند صلی‌الله‌علیه‌وآله تقوا پيشه كنيد) «لعلكم تشكرون». تا خداوند، نعمت ديگر (غير از نعمت پيروزى جنگ بدر)، يعنى پيروزى در احد را نصيب شما كند. و شما در ازاى آن، شکر خداوند را به جاى آريد.

۳ - امتحان مؤمنان در غزوه احد



صحنه احد، ميدان آزمایش مؤمنان و منافقان از سوى خدا:
«ومآ أصبكم يوم التقى الجمعان فبإذن اللّه وليعلم المؤمنين‌• وليعلم الّذين نافقوا ...؛و آنچه (در روز احد) در روزي كه دو دسته (مؤ منان و كافران) با هم نبرد كردند به شما رسيد به فرمان خدا (و بر طبق قانون عليت) بود و براي اين بود كه مؤ منان شناخته شوند. و نيز براي اين بود كه كساني كه راه نفاق پيش گرفتند شناخته شوند....»

۳.۱ - جداسازی مؤمنان از منافقان


جنگ احد، امتحانى الهى براى متمايز شدن مؤمنان از منافقان:
«مّا كان اللّه ليذر المؤمنين على‌ مآ أنتم عليه حتّى‌ يميز الخبيث من الطّيّب ...؛چنين نبود كه خداوند، مؤمنان را به همان گونه كه شما هستيد واگذارد؛ مگر آنكه ناپاك را از پاك جدا سازد....»
برداشت براساس شأن نزول نقل شده در ذيل آيه فوق است كه در آن مؤمنان از پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله درباره علامت شناخت مؤمن از منافق پرسيدند كه در پاسخ آنان اين آيه نازل شد.

۳.۲ - امتحان مؤمنان


كارزار احد، صحنه‌اى براى امتحان و تصفيه مؤمنان از سوى خدا:
۱. «إن يمسسكم قرح فقد مسّ القوم قرح مّثله وتلك الْأيّام نداولها بيْن النّاس وليعلم اللّه الّذين ءامنوا ويتّخذ منكم شهداء واللّه لايحبّ الظَّلمين‌• وليمحّص اللّه الّذين ءامنوا ويمحق الكفرين؛اگر به شما (در ميدان احد،) جراحتي رسيد (و ضربهاي وارد شد)، به آن جمعيت نيز (در ميدان بدر)، جراحتي همانند آن وارد گرديد. و ما اين روزها(ي پيروزي و شكست) را در ميان مردم مي‌گردانيم؛ (- و اين خاصيت زندگي جهان است -) تا افرادي كه ايمان آورده‌ اند شناخته شوند و خداوند از ميان شما قربانياني بگيرد، و خداوند ظالمان را دوست نمي‌دارد. و تا خداوند افراد با ايمان را خالص گرداند (و ورزيده شوند) و كافران را تدريجا نابود سازد.»
۲. «ولقد صدقكم اللّه وعده إذ تحسّونهم بإذنه حتّى‌ إذا فشلتم وتنزعتم فى الأمر وعصيتم مّن بعد مآ أريكم مّا تحبّون منكم مّن يريد الدّنيا ومنكم مّن يريدالأخرة ثمّ صرفكم عنهم ليبتليكم ...؛خداوند وعده خود را به شما (درباره پيروزي بر دشمن در احد) راست گفت، در آن هنگام (در آغاز جنگ احد) دشمنان را به فرمان او به قتل مي‌رسانديد (و اين پيروزي ادامه داشت) تا اينكه سست شديد و (بر سر رها كردن سنگرها) و در كار خود به نزاع پرداختيد، و بعد از آن كه آنچه را دوست مي‌داشتيد (از غلبه بر دشمن) به شما نشان داد نافرماني كرديد، بعضي از شما خواهان دنيا بودند و بعضي خواهان آخرت، سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت؛ (و پيروزي شما به شكست انجاميد) تا شما را آزمايش ‌ كند....»
۳. «ثمّ أنزل عليكم مّن بعد الغمّ أمنة نّعاسا يغشى‌ طآئِفة مّنكم وطآئِفة قد أهمّتهم أنفسهم ... قل لّو كنتم فى بيوتكم لبرز الّذين كتب عليهم القتل إلى‌ مضاجعهم وليبتلى اللّه ما فى صدوركم وليمحّص ما فى قلوبكم واللّه عليم بذات الصّدور؛سپس به دنبال اين غم و اندوه آرامشي بر شما فرستاد، اين آرامش به صورت خواب سبكي بود (كه در شب بعد از حادثه احد) جمعي از شما را فرو گرفت اما جمع ديگري در فكر جان خويش بودند (و خواب چشمان آنها را فرا نگرفت) ... بگو: اگر هم در خانه‌ هاي خود بوديد آنهائي كه كشته شدن در سرنوشت آنها بود به بسترشان مي‌ريختند (و آنها را به قتل مي‌رساندند) و اينها براي اين است كه خداوند آنچه در سينه شما پنهان است بيازمايد و آنچه در دلهاي شما (از ايمان) مي‌باشد خالص گرداند و خداوند از آنچه در درون سينه‌ ها است با خبر است.»

۴ - انگيزه مؤمنان در غزوه احد



دنیاطلبی عدّه‌اى از مؤمنان در جنگ احد و آخرت‌خواهی گروهى ديگر:
«ولقد صدقكم اللّه وعده إذ تحسّونهم بإذنه حتّى‌ إذا فشلتم وتنزعتم فى الأمر وعصيتم مّن بعد مآ أريكم مّا تحبّون منكم مّن يريد الدّنيا ومنكم مّن يريد الأخرة ...؛خداوند وعده خود را به شما (درباره پيروزي بر دشمن در احد) راست گفت، در آن هنگام (در آغاز جنگ احد) دشمنان را به فرمان او به قتل مي‌رسانديد (و اين پيروزي ادامه داشت) تا اينكه سست شديد و (بر سر رها كردن سنگرها) و در كار خود به نزاع پرداختيد، و بعد از آن كه آنچه را دوست مي‌داشتيد (از غلبه بر دشمن) به شما نشان داد نافرماني كرديد، بعضي از شما خواهان دنيا بودند و بعضي خواهان آخرت....»

۵ - بشارت به مؤمنان در غزوه احد



غلبه و پيروزى بر دشمنان در آينده، بشارت خداوند به مؤمنان در غزوه احد:
«ولاتهنوا ولاتحزنوا وأنتم الأعلون إن كنتم مّؤمنين؛و سست نشويد! و غمگين نگرديد! و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد!»
برداشت بر اين اساس است كه عبارت «و انتم الاعلون ...» بشارت علو و غلبه براى مؤمنان باشد؛ يعنى در نهايت، آن‌ها پيروزند.

۶ - پاداش مؤمنان در غزوه احد



برخوردارى مؤمنان اجابت‌كننده خدا و رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله در غزوه احد از پاداش بزرگ الهى:
۱. «ولاتهنوا ولاتحزنوا وأنتم الأعلون إن كنتم مّؤمنين؛و سست نشويد! و غمگين نگرديد! و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد!»
۲. «الّذين استجابوا للّه والرّسول من بعد مآ أصابهم القرح‌للّذين أحسنوا منهم واتّقوا أجر عظيم؛آنها كه دعوت خدا و پيامبر صلي اللّه عليه و آله را پس از آن همه جراحاتي كه به آنها رسيد، اجابت كردند (و هنوز زخمهاي ميدان احد التيام نيافته بود، به سوي ميدان «حمراء الاسد» حركت نمودند؛) براي كساني از آنها، كه نيكي كردند و تقوي پيش گرفتند، پاداش بزرگي است.»

۷ - حالات مؤمنان در غزوه احد


حالات مؤمنان در غزوه احد عبارت است از:

۷.۱ - اضطراب‌


وضعيّت اضطراب‌آمیز مسلمانان در غزوه احد:
«ثمّ أنزل عليكم مّن بعد الغمّ أمنة نّعاسا يغشى‌ طآئِفة مّنكم وطآئِفة قد أهمّتهم أنفسهم يظنّون باللّه غير الحقّ ظنّ الجهليّة يقولون هل لّنا من الأمر من شى‌ء قل إنّ الْأمْر كلّه للّه يخْفون فى أنفسهم مّا لايبْدون لك يقولون لوْ كان لنا من الْأمْر شى‌ء مّا قتلنا ههنا ...؛سپس به دنبال اين غم و اندوه آرامشي بر شما فرستاد، اين آرامش به صورت خواب سبكي بود (كه در شب بعد از حادثه احد) جمعي از شما را فرو گرفت اما جمع ديگري در فكر جان خويش بودند (و خواب چشمان آنها را فرا نگرفت) آنها گمانهاي نادرستي درباره خدا همچون گمانهاي دوران جاهليت داشتند، و مي‌گفتند: آيا چيزي از پيروزي نصيب ما مي‌شود؟ بگو:همه كارها (و پيروزيها) بدست خدا است، آنها در دل خود اموري را پنهان مي‌دارند كه براي تو آشكار نمي‌سازند مي‌گويند: اگر سهمي از پيروزي داشتيم در اينجا كشته نمي‌شديم!....»

۷.۲ - اندوه‌

مؤمنان در غزوه احد دچار اندوه شدند.

۷.۲.۱ - شکست در احد


برطرف كردن اندوه مؤمنان به خاطر شکست در غزوه احد از سوى خداوند با ايجاد اندوهى كوچك‌تر در وجود آنان:
«إذ تصعدون ولاتلو ن على‌ أحد والرّسول يدعوكم فى أخريكم فأثبكم غمّا بغمّ لّكيلا تحزنوا على‌ ما فاتكم ولا مآ أصبكم واللّه خبير بما تعملون؛(به خاطر بياوريد) هنگامي كه از كوه بالا مي‌رفتيد و (جمعي در وسط بيابان پراكنده مي‌شديد و) به عقب ماندگان نگاه نمي‌كرديد، و پيامبر از پشت سر شما را صدا ميزد، سپس اندوهها يكي پس از ديگري به سوي شما روي آورد اين به خاطر آن بود كه ديگر براي از دست رفتن (غنائم جنگي) غمگين نشويد و نه به خاطر مصيبتهائي كه بر شما وارد مي‌گردد، و خداوند از آنچه انجام مي‌دهيد آگاه است.»
غم دوم مسلمانان همان اندوهى بود كه در اثر حسرت و ندامت ناشى از سستی در جنگ در آن‌ها پديد آمد كه البتّه اين غم، عوض اندوهى بود كه به سبب از دست دادن آن پيروزى در آنان پديد آمده بود ناگفته نماند كه عارض شدن اندوه كوچك‌تر بر مؤمنان براى فراموش كردن غم بزرگ‌تر، نعمتى الهى در حقّ آنان بود.

۷.۲.۲ - شهادت یاران


اندوه مؤمنان به سبب کشته شدن گروهى از آنان در جنگ احد:
«ولاتهنوا ولاتحزنوا وأنتم الأعلون إن كنتم مّؤمنين‌• إن يمسسكم قرح فقد مسّ القوم قرح مّثله وتلك الْأيّام نداولها بيْن النّاس وليعلم اللّه الّذين ءامنوا ويتّخذ منكم شهداء واللّه لايحبّ الظَّلمين؛و سست نشويد! و غمگين نگرديد! و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد! اگر به شما (در ميدان احد،) جراحتي رسيد (و ضربهاي وارد شد)، به آن جمعيت نيز (در ميدان بدر)، جراحتي همانند آن وارد گرديد. و ما اين روزها(ي پيروزي و شكست) را در ميان مردم مي‌گردانيم؛ (- و اين خاصيت زندگي جهان است -) تا افرادي كه ايمان آورده‌ اند شناخته شوند و خداوند از ميان شما قربانياني بگيرد، و خداوند ظالمان را دوست نمي‌دارد.»

۷.۳ - پنهانكارى‌


آگاهی خداوند از امور پنهان در قلب مؤمنان احد:
«وإذ غدوت من أهلك تبوّئ المؤمنين مقعد للقتال واللّه سميع عليم؛و (به يادآور) زماني را كه صبحگاهان از ميان خانواده خود براي انتخاب اردوگاه جنگ براي مؤ منان، بيرون رفتي، و خداوند شنوا و دانا است (گفتگوهاي مختلفي را كه درباره طرح جنگ گفته مي‌شد مي‌شنيد و انديشه‌ هائي را كه بعضي در سر مي‌پرورانيدند مي‌دانست).»
عبارت «واللَّه ... عليم» در حقيقت مى‌خواهد به مؤمنان بگويد كه آن‌چه را در قلب خود پنهان كرده‌ايد، خداوند از آن آگاه است.

۷.۴ - ترس از مرگ‌


به فكر جان خويش بودن گروهى از مؤمنان در جنگ احد:
«ثمّ أنزل عليكم مّن بعد الغمّ أمنة نّعاسا يغشى‌ طآئِفة مّنكم وطآئِفة قد أهمّتهم أنفسهم ...؛سپس به دنبال اين غم و اندوه آرامشي بر شما فرستاد، اين آرامش به صورت خواب سبكي بود (كه در شب بعد از حادثه احد) جمعي از شما را فرو گرفت اما جمع ديگري در فكر جان خويش بودند (و خواب چشمان آنها را فرا نگرفت) آنها گمانهاي نادرستي درباره خدا همچون گمانهاي دوران جاهليت داشتند، و مي‌گفتند: آيا چيزي از پيروزي نصيب ما مي‌شود؟ بگو:همه كارها (و پيروزيها) بدست خدا است، آنها در دل خود اموري را پنهان مي‌دارند كه براي تو آشكار نمي‌سازند مي‌گويند: اگر سهمي از پيروزي داشتيم در اينجا كشته نمي‌شديم! بگو: اگر هم در خانه‌ هاي خود بوديد آنهائي كه كشته شدن در سرنوشت آنها بود به بسترشان مي‌ريختند (و آنها را به قتل مي‌رساندند) و اينها براي اين است كه خداوند آنچه در سينه شما پنهان است بيازمايد و آنچه در دلهاي شما (از ايمان) مي‌باشد خالص گرداند و خداوند از آنچه در درون سينه‌ ها است با خبر است.»

۷.۵ - ضعف‌


نکوهش مؤمنان به سبب سستی و ضعف آنان در جنگ احد:
۱. «وإذ غدوت من أهلك تبوّئ المؤمنين مقعد للقتال واللّه سميع عليم‌• إذ تقول للمؤمنين ألن يكفيكم أن يمدّكم ربّكم بثلثة ءالف مّن الملئكة منزلين‌• ليس لك من الأمر شى‌ء أو يتوب عليهم أو يعذّبهم فإنّهم ظلمون؛و (به يادآور) زماني را كه صبحگاهان از ميان خانواده خود براي انتخاب اردوگاه جنگ براي مؤ منان، بيرون رفتي، و خداوند شنوا و دانا است (گفتگوهاي مختلفي را كه درباره طرح جنگ گفته مي‌شد مي‌شنيد و انديشه‌ هائي را كه بعضي در سر مي‌پرورانيدند مي‌دانست). در آن هنگام كه تو، به مؤ منان ميگفتي آيا كافي نيست پروردگارتان شما را به - سه هزار نفر از فرشتگان كه (از آسمان) فرود آيند ياري كند؟! هيچ گونه اختياري (درباره عفو كافران، يا مؤ منان فراري از جنگ،) براي تو نيست مگر اينكه (خدا) بخواهد آنها را ببخشد، يا مجازات كند؛ زيرا آنها ستمگرند.»
۲. «ولقد كنتم تمنّون الموت من قبل أن تلقوه فقد رأيتموه وأنتم تنظرون؛و شما تمناي مرگ (و شهادت در راه خدا) را پيش از آنكه با آن روبرو شويد مي‌كرديد سپس آن را با چشم خود ديديد در حالي كه به آن نگاه مي‌كرديد (و حاضر نبوديد به آن تن در دهيد، چقدر ميان گفتار و كردار شما فاصل است؟!)»
۳. «ولقد صدقكم اللّه وعده إذ تحسّونهم بإذنه حتّى‌ إذا فشلتم ...؛خداوند وعده خود را به شما (درباره پيروزي بر دشمن در احد) راست گفت، در آن هنگام (در آغاز جنگ احد) دشمنان را به فرمان او به قتل مي‌رسانديد (و اين پيروزي ادامه داشت) تا اينكه سست شديد ....»

۷.۶ - گمان باطل‌

مؤمنان در غزوه احد گمان‌های باطلی داشتند.

۷.۶.۱ - برتری یافتن مشرکان


گمان عدّه‌اى از مؤمنان در جنگ احد به برترى يافتن مشرکان بر آنان:
«ولاتهنوا ولاتحزنوا وأنتم الأعلون إن كنتم مّؤمنين؛و سست نشويد! و غمگين نگرديد! و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد!»
اندوه مؤمنان به جهت پندار باطل آنان درباره برترى مشركان بر آن‌ها بود.

۷.۶.۲ - خیانت پیامبر در غنایم


گمان باطل برخى مسلمانان درباره خیانت پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در غنايم جنگ احد:
«وما كان لنبىّ أن يغلّ ومن يغلل يأت بما غلّ يوم القيمة ثمّ توفّى‌ كلّ نفسٍ مّا كسبت وهم لايظلمون؛(گمان كرديد ممكن است پيامبر به شما خيانت كند؟! در حالي كه) ممكن نيست هيچ پيامبري خيانت كند! و هر كس خيانت كند، در روز رستاخيز، آنچه را در آن خيانت كرده، با خود (به صحنه محشر) مي‌آورد؛ سپس به هركس، آنچه را فراهم كرده (و انجام داده) است بطور كامل داده مي‌شود؛ و (به همين دليل) به آنها ستم نخواهد شد (چرا كه محصول اعمال خود را خواهند ديد).»
گروهى كه قصد ترك سنگرها را داشتند، به عبدالله بن جبیر گفتند: از آن بيم داريم كه پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله غنايم را تقسيم نكند و هر كس هر چه را به دست آورده، از آن خودش سازد كه خداوند، در پاسخ به بهانه‌هاى آنان آيه فوق را نازل كرد.

۷.۶.۳ - گمان درباره خدا


گمان نابجاى طائفه‌اى از مؤمنان شركت‌كننده در غزوه احد درباره خدا:
«ثمّ أنزل عليكم مّن بعد الغمّ أمنة نّعاسا يغشى‌ طآئِفة مّنكم وطآئِفة قد أهمّتهم أنفسهم يظنّون باللّه غير الحقّ ظنّ الجهليّة يقولون هل لّنا من الأمر من شى‌ء ... يخْفون فى أنفسهم مّا لايبْدون لك يقولون لوْ كان لنا من الْأمْر شى‌ء مّا قتلنا ههنا ...؛سپس به دنبال اين غم و اندوه آرامشي بر شما فرستاد، اين آرامش به صورت خواب سبكي بود (كه در شب بعد از حادثه احد) جمعي از شما را فرو گرفت اما جمع ديگري در فكر جان خويش بودند (و خواب چشمان آنها را فرا نگرفت) آنها گمانهاي نادرستي درباره خدا همچون گمانهاي دوران جاهليت داشتند، و مي‌گفتند: آيا چيزي از پيروزي نصيب ما مي‌شود؟ ... آنها در دل خود اموري را پنهان مي‌دارند كه براي تو آشكار نمي‌سازند مي‌گويند: اگر سهمي از پيروزي داشتيم در اينجا كشته نمي‌شديم!....»
مقصود از «امر» در آيه پیروزی است كه مسلمانان آن را حق مسلّم خود مى‌دانستند و چنين گمان مى‌كردند كه چون مسلمان هستند، امكان مغلوبيّت و شكست براى آنان وجود ندارد. زيرا گمان مى‌كردند، حق هرگز مغلوب نمى‌شود و پيروان آن نيز دچار شكست نخواهند شد؛ ولى اين گمان باطل بوده و از سنخ افكار دوره جاهلیّت شمرده مى‌شود.

۸ - روحيّه مؤمنان در غزوه احد


روحیه مؤمنان در غزوه احد متفاوت بود.

۸.۱ - تزلزل روحیه


تزلزل روحیّه برخى از پيكارگران احد بر اثر شایعه قتل پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله:
«وما محمّد إلّارسول قد خلت من قبله الرّسل أفإين مّات أو قتل انقلبتم على‌ أعقبكم ومن ينقلب على‌ عقبيه فلن يضرّ اللّه شيا وسيجزى اللّه الشَّكرين؛محمد صلي‌اللّه‌عليه‌وآله فقط فرستاده خدا بود و پيش از او فرستادگان ديگري نيز بودند، آيا اگر او بميرد و يا كشته شود شما به عقب بر مي‌گرديد؟ (و با مرگ او اسلام را رها كرده به دوران كفر و بت پرستی بازگشت خواهيد كرد) و هر كس به عقب بازگردد هرگز ضرري به خدا نمي‌زند و به زودي خداوند شاكران (و استقامت كنندگان) را پاداش خواهد داد.»

۸.۲ - تقویت روحیه


تقویت روحيّه پيكارگران احد، از سوى پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله:
«إذ تقول للمؤمنين ألن يكفيكم أن يمدّكم ربّكم بثلثة ءالف مّن الملئكة منزلين؛در آن هنگام كه تو، به مؤمنان ميگفتي آيا كافي نيست پروردگارتان شما را به - سه هزار نفر از فرشتگان كه (از آسمان) فرود آيند ياري كند؟!»

۸.۳ - دلجویی پیامبر اسلام


دلجویی پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله از مؤمنان حاضر در جنگ احد:
«ولاتهنوا ولاتحزنوا وأنتم الأعلون إن كنتم مّؤمنين؛و سست نشويد! و غمگين نگرديد! و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد!»
اين آيه به منظور دلجويى از مؤمنان حاضر در جنگ احد نازل شده است.

۹ - سرزنش مؤمنان در غزوه احد


خداوند مؤمنان حاضر در غزوه احد را توبیخ و سرزنش کرده است.

۹.۱ - یأس از امدادهای غیبی


سرزنش مجاهدان غزوه احد، به سبب یأس آنان از امدادهای غيبى خداوند:
«إذ تقول للمؤمنين ألن يكفيكم أن يمدّكم ربّكم بثلثة ءالف مّن الملئكة منزلين؛در آن هنگام كه تو، به مؤمنان ميگفتي آيا كافي نيست پروردگارتان شما را به - سه هزار نفر از فرشتگان كه (از آسمان) فرود آيند ياري كند؟!»
لحن آيه با كلمه استفهام، بر توبیخ كسانى دلالت دارد كه در نبردها و رويارويى با دشمنان دين، به رغم وعده‌هاى الهى به امداد آنان، دچار دلهره و يأس مى‌شوند و سستى مى‌ورزند.

۹.۲ - سستی مؤمنان شهادت‌طلب


سرزنش برخى از مؤمنان شهادت‌طلب به خاطر سستى آنان در غزوه احد:
«ولقد كنتم تمنّون الموت من قبل أن تلقوه فقد رأيتموه وأنتم تنظرون؛و شما تمناي مرگ (و شهادت در راه خدا) را پيش از آنكه با آن روبرو شويد مي‌كرديد سپس آن را با چشم خود ديديد در حالي كه به آن نگاه مي‌كرديد (و حاضر نبوديد به آن تن در دهيد، چقدر ميان گفتار و كردار شما فاصل است؟!)»

۹.۳ - سستی در غزوه بدر


سرزنش مجاهدان غزوه احد به جهت سستى در کارزار على‌رغم مشاهده یاری الهى در غزوه بدر:
«إذ همّت طّآئِفتان منكم أن تفشلا واللّه وليّهما وعلى اللّه فليتوكّل المؤمنون‌• ولقد نصركم اللّه‌ببدر وأنت م أذلّة فاتّقوا اللّه لعلّكم تشكرون؛(و نيز به يادآور) زماني را كه دو طايفه از شما تصميم گرفتند سستي نشان دهند (و از وسط راه باز گردند) و خداوند پشتيبان آنها بود (و به آنها كمك كرد كه از اين فكر باز گردند) و افراد با ايمان بايد تنها بر خدا توكل كنند. خداوند شما را در بدر ياري كرد (و بر دشمنان خطرناك پيروز شديد) در حالي كه شما (نسبت به آنها) ناتوان بوديد پس از خدا بپرهيزيد (و در برابر دشمن مخالفت فرمان پيامبر نكنيد) تا شكر نعمت او را بجا آورده باشيد.»
لحن آيه، حكايت از سرزنش مسلمانانى دارد كه در جنگ احد، به سستى و نافرمانى تصميم گرفتند.

۱۰ - شهادت‌طلبى مؤمنان در غزوه احد



مسلمانان آخرت‌طلب و خداخواه احد، مشتاقان شهادت و رهسپار به سوى قتلگاه خويش:
«... قل لّو كنتم فى بيوتكم لبرز الّذين كتب عليهم القتل إلى‌ مضاجعهم ...؛... بگو: اگر هم در خانه‌ هاي خود بوديد آنهائي كه كشته شدن در سرنوشت آنها بود به بسترشان مي‌ريختند (و آنها را به قتل مي‌رساندند)....»
اين كه خداوند خروج براى شهادت را به خود مبارزان نسبت داد، اشاره به اشتياق آنان براى مرگ در راه خدا دارد و كاربرد كلمه «مضجع» (خوابگاه) به جاى قتلگاه، مؤيّد اين معنا است.

۱۰.۱ - علت شهاد‌طلبی مؤمنان


اشتیاق برخى مؤمنان براى جهاد و شهادت، پس از آگاهى از درجات شهداى بدر:
«ولقد كنتم تمنّون الموت من قبل أن تلقوه فقد رأيتموه وأنتم تنظرون؛و شما تمناي مرگ (و شهادت در راه خدا) را پيش از آنكه با آن روبرو شويد مي‌كرديد سپس آن را با چشم خود ديديد در حالي كه به آن نگاه مي‌كرديد (و حاضر نبوديد به آن تن در دهيد، چقدر ميان گفتار و كردار شما فاصل است؟!)»
امام باقر علیه‌السلام درباره آيه فوق فرمود: وقتى مؤمنان از منزلت شهداى بدر آگاهى يافتند، مشتاق آن پاداش شدند؛ بدين سبب گفتند: بارالها! جهاد را نصيب ما كن تا در آن به شهادت برسيم.

۱۱ - فضايل مؤمنان در غزوه احد


فضايل مؤمنان شرکت‌کننده در غزوه احد عبارت است از:

۱۱.۱ - آمادگى براى جهاد


اعلام آمادگی مؤمنان در غزوه احد براى شركت در غزوه حمراء الاسد:
«الّذين قال لهم النّاس إنّ النّاس قد جمعوا لكم فاخشوهم فزادهم إيمنا وقالوا حسبنا اللّه ونعم الوكيل؛اينها كساني بودند كه (بعضي از) مردم، به آنها گفتند: مردم ( لشكر دشمن) براي (حمله به) شما اجتماع كرده‌ اند؛ از آنها بترسيد! اما اين سخن بر ايمانشان افزود؛ و گفتند: خدا ما را كافي است و بهترين حامي ما است.»
برداشت با توجه به شأن نزول آيه مى‌باشد.

۱۱.۲ - ازدياد ايمان‌


ازدياد ايمان در مجاهدان مخلص احد هنگام شنیدن آهنگ کافران برضدّ آنان:
الّذين قال لهم النّاس إنّ النّاس قد جمعوا لكم فاخشوهم فزادهم إيمنا وقالوا حسبنا اللّه ونعم الوكيل.اينها كساني بودند كه (بعضي از) مردم، به آنها گفتند: مردم ( لشكر دشمن) براي (حمله به) شما اجتماع كرده‌ اند؛ از آنها بترسيد! اما اين سخن بر ايمانشان افزود؛ و گفتند: خدا ما را كافي است و بهترين حامي ما است.»

۱۱.۳ - اطاعت خالصانه‌


پیروی خالصانه عدّه‌اى از مؤمنان از فرمان خدا و پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله درباره حمله بر دشمنان پس از شکست آغازين آنان در احد:
«الّذين استجابوا للّه والرّسول من بعد مآ أصابهم القرح للّذين أحسنوا منهم واتّقوا أجر عظيم؛آنها كه دعوت خدا و پيامبر صلي اللّه عليه و آله را پس از آن همه جراحاتي كه به آنها رسيد، اجابت كردند (و هنوز زخمهاي ميدان احد التيام نيافته بود، به سوي ميدان «حمراء الاسد» حركت نمودند؛) براي كساني از آنها، كه نيكي كردند و تقوي پيش گرفتند، پاداش بزرگي است.»
«للّذين أحسنوا منهم» اشاره دارد كه تنها برخى از مؤمنان از روى اخلاص به دعوت خدا و رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله پاسخ مثبت دادند.

۱۱.۴ - توكل بر خدا


توکل بعضى مؤمنان شركت‌كننده در جنگ احد به خدا:
«الّذين استجابوا للّه والرّسول من بعد مآ أصابهم القرح للّذين أحسنوا منهم واتّقوا أجر عظيم‌• الّذين قال لهم النّاس إنّ النّاس قد جمعوا لكم فاخشوهم فزادهم إيمنا وقالوا حسبنا اللّه ونعم الوكيل؛آنها كه دعوت خدا و پيامبر صلي اللّه عليه و آله را پس از آن همه جراحاتي كه به آنها رسيد، اجابت كردند (و هنوز زخمهاي ميدان احد التيام نيافته بود، به سوي ميدان «حمراء الاسد» حركت نمودند؛) براي كساني از آنها، كه نيكي كردند و تقوي پيش گرفتند، پاداش بزرگي است. اينها كساني بودند كه (بعضي از) مردم، به آنها گفتند: مردم ( لشكر دشمن) براي (حمله به) شما اجتماع كرده‌ اند؛ از آنها بترسيد! اما اين سخن بر ايمانشان افزود؛ و گفتند: خدا ما را كافي است و بهترين حامي ما است.»
برداشت فوق بر اين اساس است كه «من» در «منهم» در آيه ۱۷۲ تبعيضه باشد، نه بيانيه كه البتّه سياق و روش آيه مزبور معناى تبعيضيّه را تقويت مى‌كند.

۱۲ - وعده به مؤمنان در غزوه احد



وعده امداد خدا به مؤمنان در جنگ احد، در صورت صبر و تقواپيشگى:
«بلى‌ إن تصبروا وتتّقوا ويأتوكم مّن فورهم هذا يمددكم ربّكم بخمسة ءالف مّن الملئكة مسوّمين؛آري (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پيشه كنيد - و دشمن به همين زودي به سراغ شما بيايد - خداوند شما را به پنجهزار نفر از فرشتگان كه نشانه‌ هاي مخصوصي دارند مدد خواهد داد.»

۱۲.۱ - تحقق وعده الهی


تحقّق وعده الهى درباره پيروزى مؤمنان بر مشركان در آغاز نبرد احد:
«ولقد صدقكم اللّه وعده إذ تحسّونهم بإذنه حتّى‌ إذا فشلتم ...؛خداوند وعده خود را به شما (درباره پيروزي بر دشمن در احد) راست گفت، در آن هنگام (در آغاز جنگ احد) دشمنان را به فرمان او به قتل مي‌رسانديد (و اين پيروزي ادامه داشت) تا اينكه سست شديد....»

۱۳ - پانویس


 
۱. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴۴.    
۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسر القرآن، ج۴، ص۳۸.    
۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۳.    
۴. زمخشری، محمود بن عمر، الکشّاف، ج۱، ص۴۱۱.    
۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۶۶.    
۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۶۷.    
۷. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۷۹.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۳۴.    
۹. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴۰.    
۱۰. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴۱.    
۱۱. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۲.    
۱۲. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۴.    
۱۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۲.    
۱۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۳۹.    
۱۵. زمخشری، محمود بن عمر، الکشّاف، ج۱، ص۴۱۸.    
۱۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۳۹.    
۱۷. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۷۲.    
۱۸. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۴.    
۱۹. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۳.    
۲۰. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۵.    
۲۱. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۳۹.    
۲۲. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴۰.    
۲۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۱.    
۲۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۶.    
۲۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۴.    
۲۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۱.    
۲۷. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۴.    
۲۸. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۸.    
۲۹. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴۳.    
۳۰. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۲.    
۳۱. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۳۹.    
۳۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۷.    
۳۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۶۱.    
۳۴. واحدی،علی بن احمد، اسباب النّزول، ص ۱۲۶.    
۳۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۴.    
۳۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۷.    
۳۷. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴۴.    
۳۸. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۴.    
۳۹. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۳۹.    
۴۰. واحدی، علی بن احمد، اسباب النّزول، ص ۱۲۴.    
۴۱. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۴.    
۴۲. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴۳.    
۴۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۲.    
۴۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۳.    
۴۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۴.    
۴۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴۳.    
۴۷. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۱۹.    
۴۸. حسینی بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۶۹۷.    
۴۹. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۷۳.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۸۸۶.    
۵۱. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۷۳.    
۵۲. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۷۲.    
۵۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۶۳.    
۵۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۷۲.    
۵۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۷۳.    
۵۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۶۳.    
۵۷. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۵.    
۵۸. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۲.    


۱۴ - منبع


مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۳۷۰، برگرفته از مقاله «مؤمنان در غزوه احد».    


رده‌های این صفحه : ایمان | جنگ احد | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.